چطور برگر کینگ و مکدونالد از ChatGPT برای رقابت استفاده کردند
در دنیای تبلیغات که دائما در حال تغییراست، برندها به طور مداوم در جستجوی راههای نوآورانه و جدیدی هستند تا توجه مصرفکنندگان را جلب کنند. با رشد فناوری هوش مصنوعی (AI)، تعجبآور نیست که بازاریابها شروع به کشف پتانسیل این تکنولوژی قدرتمند کردهاند. حال بیایید بگوییم ماجرای ChatGPT و جنگ تبلیغاتی بین برگرکینگ و مکدونالد از چه قرار است؟
همانطو که قبلا بیان کردیم برگرکینگ و مک دونالد سالیان سال است که با یکدیگر در رقابت تبلیغاتی به سر میبرند و ماجرای نبرد این دو برند همیشه هیجان انگیز و پر از خلاقیت بوده و هست حال بیایید یک مثال اخیر، استفاده از هوش مصنوعی در جنگ تبلیغاتی مک دونالد و برگر کینگ را باهم بررسی کنیم. در ژوئن ۲۰۲۳، این دو رقیب بزرگ در یک کمپین جالب با استفاده از چت جی پی تی به بهرهبرداری از تکنولوژیهای نوین پرداختند و ما شاهد در آمیختگی تکنولوژی هوش مصنوعی و استراتژی های بازاریابی به طرز خلاقانه بودیم. اما چطور؟
ChatGPT وارد میدان رقابت برگر ها شد
برای کسانی که با چتجیپیتی آشنا نیستند، این یک ابزار هوش مصنوعی قدرتمند است که میتواند مکالمات طبیعی و هماهنگ تولید کند. این ابزار برای مقاصد مختلفی از جمله نوشتن محتواهای خلاقانه مورد استفاده قرار میگیرد. در کمپینهای تبلیغاتی مکدونالد و برگر کینگ، چتجیپیتی برای تولید متنهای تبلیغاتی برای بیلبوردها به کار گرفته شد.
این کمپین با رونمایی مکدونالد از یک بیلبورد ساده اما موثر آغاز شد که در آن پرسیده شده بود: «مشهورترین برگر جهان چیست؟» متن این سوال به صورت برجسته و با رنگهایی که نمایانگر لایههای مختلف بیگ مک، برگر معروف مکدونالد بود، نمایش داده شد.
برگر کینگ با شوخطبعی و با کمک هوش مصنوعی پاسخ میدهد
برگر کینگ که هیچگاه از رقابت برندها ترسی ندارد، سریعاً با بیلبورد خود به این سوال پاسخ داد. در این تبلیغ، آنها سوالی مشابه سوال مکدونالد مطرح کردند: «و کدام یکی بزرگتر است؟» همانند تبلیغ مکدونالد، متن این سوال به صورتی طراحی شده بود که شباهت زیادی به فونت و ظاهر برگر وُپر، برگر نمادین برگر کینگ، داشت.
زیبایی این کمپین در سادگی و اثر بخشی آن نهفته است. هم مکدونالد و هم برگر کینگ از قدرت چتجیپیتی برای تولید متنهای تبلیغاتی جذاب و متناسب با مخاطبان هدف خود استفاده کردند. استفاده از هوش مصنوعی حس تازگی و جلب توجه ایجاد کرد که باعث شد این کمپین بیشتر در یادها بماند.
نگاهی به استراتژی خلاقانه تبلیغات با ChatGPT
اگرچه استفاده از چتجیپیتی قطعاً یکی از جنبههای قابل توجه این کمپین بود، اما مهم است که استراتژی خلاقانه کلی کمپین نیز مورد توجه قرار گیرد. گفتگوی دوطرفه میان بیلبوردهای مکدونالد و برگر کینگ حس شوخی و رقابت دوستانه ایجاد کرد، که این ویژگی از مشخصههای رقابت طولانیمدت بین این دو برند است. یکی دیگر از نمونههای این رقابت، کمپین “Whopper Island” برگر کینگ در سال ۲۰۲۴ بود که در محتوای نبرد غول های فست فود در مورد آن توضیحاتی دادیم.
این کمپین همچنین اهمیت درک مخاطب هدف را نشان میدهد. با استفاده از زبان ساده و مستقیم و تمرکز بر دو تا از شناختهشدهترین برگرهای جهان، مکدونالد و برگر کینگ توانستند تبلیغاتی ایجاد کنند که با طیف وسیعی از مصرفکنندگان ارتباط برقرار کند.
پیروزی هوش مصنوعی در تبلیغات خلاقانه
کمپین مکدونالد و برگر کینگ نمونهای عالی از چگونگی استفاده از ابزار های هوش مصنوعی برای خلق تبلیغاتی موثر و جذاب است. استفاده از چتجیپیتی به این برندها این امکان را داد که سریع و کارآمد متنهای خلاقانه تولید کنند، در حالی که استراتژی کلی کمپین از رقابت قدیمی این دو برند کمک گرفته و با مخاطبان هدف خود ارتباط برقرار کرد.
این کمپین نه تنها برای مکدونالد و برگر کینگ بلکه برای صنعت تبلیغات به طور کلی یک پیروزی است. این کمپین پتانسیل هوش مصنوعی را برای نقشآفرینی در آینده تبلیغات نشان میدهد و راه را برای کمپینهای خلاقانهتر و نوآورانهتر در سالهای آینده هموار میکند.
آینده هوش مصنوعی در تبلیغات
موفقیت کمپینهای مکدونالد و برگر کینگ قطعاً برندهای دیگر را ترغیب خواهد کرد تا به پتانسیل هوش مصنوعی در تبلیغات توجه کنند. با ادامه پیشرفت فناوری هوش مصنوعی، انتظار میرود کاربردهای خلاقانهتر و پیچیدهتری در این حوزه ظهور کند.
در اینجا ادامه روش ممکن برای استفاده از هوش مصنوعی در تبلیغات در آینده آورده شده است.
متن تبلیغاتی شخصیسازیشده
هوش مصنوعی میتواند برای تولید متنهای تبلیغاتی که به طور خاص برای هر مصرفکننده طراحی شده باشد استفاده شود. این میتواند شامل در نظر گرفتن عواملی مانند جمعیتشناسی، علایق و رفتار خرید گذشته باشد.
بهینهسازی خلاقانه و پویا
هوش مصنوعی میتواند برای بهینهسازی خودکار خلاقیتهای تبلیغاتی در زمان واقعی بر اساس دادههای عملکردی استفاده شود. این امر به برندها کمک میکند تا اطمینان حاصل کنند که تبلیغات آنها همیشه بهترین نتایج ممکن را به دست میدهند.
چتباتها برای خدمات مشتری
چتباتهای هوش مصنوعی میتوانند برای ارائه خدمات مشتری و پشتیبانی ۲۴ ساعته استفاده شوند. این میتواند به برندها کمک کند تا رضایت و وفاداری مشتریان را بهبود بخشند.
ملاحظات اخلاقی استفاده از هوش مصنوعی در تبلیغات
در حالی که هوش مصنوعی پتانسیل انقلابی در دنیای تبلیغات دارد، مهم است که ملاحظات اخلاقی این فناوری نیز مورد توجه قرار گیرد. در اینجا چند نکته کلیدی در این زمینه آورده شده است.
- شفافیت: مصرفکنندگان باید بدانند که چه زمانی از هوش مصنوعی برای تولید محتوای تبلیغاتی استفاده میشود.
- تعصب: الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند دارای تعصب باشند، که ممکن است منجر به شیوههای تبلیغاتی تبعیضآمیز شود. ضروری است که اطمینان حاصل کنیم که هوش مصنوعی به طور عادلانه و مسئولانه استفاده میشود.
- لمس انسانی: چرا هوش مصنوعی نمیتواند یک راهحل کامل باشد پاسخ به این سوال را در این راهنما به صورت کامل توضیح داده ایم: انسان در مقابل هوش مصنوعی
مهم است که به یاد داشته باشیم هوش مصنوعی یک ابزار است و مانند هر ابزاری، تنها به اندازه فردی که از آن استفاده میکند مؤثر است و عملکرد آن خیلی بستگی به پرامپتی دارد که شما به آن میدهید. کمپین مکدونالد و برگر کینگ موفق بود نه تنها به دلیل استفاده از چت جی پی تی، بلکه به دلیل تیم خلاق پشت آن. این تیم درک درستی از نقاط قوت هوش مصنوعی داشت و میدانست چگونه از آن برای خلق یک کمپین هوشمند و مرتبط بهرهبرداری کند.
آینده تبلیغات احتمالاً صرفاً تحت سلطه هوش مصنوعی نخواهد بود. بلکه، ما شاهد رویکردی همکاری محور خواهیم بود که در آن هوش مصنوعی و خلاقیت انسانی به صورت همزمان عمل میکنند. هوش مصنوعی میتواند بار تحلیل دادهها و تولید محتوا را بر دوش بگیرد، در حالی که انسانها میتوانند بر تفکر استراتژیک و هوش احساسی که هنوز برای ایجاد تبلیغات تاثیرگذار ضروری است تمرکز کنند.
اندازهگیری بازگشت سرمایه تبلیغات مبتنی بر هوش مصنوعی
در حالی که هوش مصنوعی امکانات هیجانانگیزی را ارائه میدهد، بازاریابها باید دقت کنند که بازگشت سرمایه (ROI) کمپینهای تبلیغاتی مبتنی بر هوش مصنوعی را به درستی اندازهگیری کنند. در اینجا چند معیار کلیدی برای در نظر گرفتن آورده شده است.
- آگاهی از برند: آیا کمپین باعث افزایش آگاهی از برند و محصولات آن شده است؟
- تعامل: آیا کمپین منجر به جلب توجه و تعامل از سوی مصرفکنندگان شده است؟
- فروش: آیا کمپین باعث افزایش فروش شده است؟
- احساسات مشتری: مصرفکنندگان چگونه به کمپین واکنش نشان دادند؟ آیا آن را مثبت و جذاب تلقی کردند؟
با پیگیری این معیارها، بازاریابها میتوانند تعیین کنند که آیا هوش مصنوعی بازگشت سرمایه مثبتی ایجاد کرده و به موفقیت کلی کمپینهای تبلیغاتی کمک کرده است یا خیر؟
نتیجه گیری
کمپین مکدونالد و برگر کینگ مثالی دلپذیر از چگونگی استفاده از هوش مصنوعی برای ایجاد تبلیغات موثر است. با این حال، مهم است که به یاد داشته باشیم هوش مصنوعی تنها یکی از مواد اولیه موجود در دستورالعمل موفقیت است. برای اینکه برندها در عصر هوش مصنوعی واقعاً موفق شوند، باید بر موارد زیر تمرکز کنند:
- درک مخاطب هدف خود: ایجاد تبلیغاتی که با مصرفکنندگان ارتباط برقرار کند.
- توسعه استراتژی خلاقانه قوی: ساخت پیامی روشن و جذاب.
- استفاده از هوش مصنوعی به عنوان ابزار: بهرهبرداری از هوش مصنوعی برای تقویت خلاقیت و کارایی.
- اندازهگیری نتایج: پیگیری تاثیر کمپینها و ایجاد تغییرات در صورت لزوم.
با پیروی از این دستورالعمل، برندها میتوانند اطمینان حاصل کنند که تبلیغات آنها نه تنها خلاقانه و جذاب است، بلکه بازگشت سرمایه مثبتی را نیز به دنبال دارد.
در نهایت، آینده تبلیغات تنها به هوش مصنوعی مربوط نمیشود. بلکه به چگونگی استفاده از هوش مصنوعی و سایر فناوریها برای ایجاد تجربهای تبلیغاتی مؤثرتر، کارآمدتر و در نهایت انسانمحورتر بستگی دارد.